.: کرمانشاه دیار شیرین :.

نوشته هایی از کرمانشاه

.: کرمانشاه دیار شیرین :.

نوشته هایی از کرمانشاه

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران....

گورستان کرمانشاه
یکسال و نیم گذشته بر من بسیار سخت و طاقت فرسا گذشت. تقدیر اینگونه بود که در جوارم نیز شاهد سوختن و از دست رفتن عزیزی باشم....  و دست آخر او را به دست خاک بسپارم. هیچ از یاد نخواهم برد که وقتی چندین ماه پیش به اصرار آن عزیز از دست رفته نزد رئیس بزرگمان رفتم و از او خواستم که لطفی کند تا در این واپسین روزها در کرمانشاه بمانم بمن چه جواب غیر انسانی داد.
بهر حال این چند روز که همه اش در گورستان بوده ام معنای مرگ را از زاویه ای دیگر خوب دریافته ام. کاش که ارباب میز هم اینرا بفهمند و بخود آیند و بخاهند که انسان باشند.
یکسری عکس که حاصل رفت و آمد هایم به کرمانشاه و تازه آباد است را هم در http://mykermanshah.blogspot.com  گذاشته ام. دوست داشتید ببینید.