۲ سال پیش یا شاید بیشتر بود که پشت پنجره با بی ادبی تمام داد زد...آااای دکتر...
حشمت بود. اعتیاد شدیدی داشت به هر نوع ماده ای که فکرش را بکنید و ایدز هم داشت. کمی که معطل شد شروع کرد به فحش دادن... به جد و آباد من. خواستند پلیس خبر کنند اما نگذاشتم. خمار بود. متادونش را که خورد٬ بعد از دقایقی برگشت و سر بزیر عذر خواهی کرد. همه ازش میترسیدند و جرات نداشتند که دمخورش شوند.
مدتی بعد من از درمانگاه رفتم و باز٬بهمن ماه سال قبل که برگشتم حشمت هنوز آنجا بود. از ۱۳۰ نفر بیمار تحت درمان ٬ جمع زیادی هنوز معتاد بودند و هر کاری را که فکر بکنید میکردند بجز اینکه درمان شوند.
امروز بیش از ۹۰ نفر بیمار پاک داریم. تقریباْ هر روز تستهای کنترلی را انجام میدهیم. حشمت اما تستهایش مثبت است. از بهمن تا حالا هر بار خواسته ام تستش کنم گفته که کیت را خراب نکنید مثبتم.
چند بار خواسته ام اخراجش کنم ٬ یکبار هم بیرونش کردم اما رفت و روز بعد برگشت و گفت که میخواهد پیش من باشد. هر روز قول داد. گریه کرد از بدبختیهایش گفت از اثر شیشه از تاثیر حشیش با متادون. این چند روز بوی گند نمیداد ٬ لباسش مرتب شده بود ٬ با کسی حرف نمیزد.
امروز دیدمش پشت در ایستاده٬ تلو تلو میخورد. صدایش کردم و گفتم آقا حشمت بیا تست بده.
بر وبر نگاهم کرد. آمد توی درمانگاه... باز نگاهم کرد و یکمرتبه فریاد زد و بعد با یک تیغ موکت بری شریانهای دست چپش را زد. دویدم بطرفش اما رگش را زده بود و خونش بر روی زمین میپاشید.
با چشمهای آبی کم فروغش نگاهم کرد و رفت بیرون... همه شوکه شده بودند...
از پشت پنجره اتاقم صدا زد: آااااای دکتر. آاای دکتر...
گفت: دکتر ببخشم. خیلی در حقم لوطی گری کردی.. خیلی آقایی کردی...
ولی هیچوقت ترک نمیکنم.
گفتم : حشمت بخاطر همه اینها... بخاطر رفاقتمان... هدفم اینه که پاک بشی...
خنده تلخی کرد و گفت : آااااااااای دکتر مه آخر خطیم. آخر خط. چه میگی آااااااای دکتر.
حشمت را در حالیکه خون از دور تنظیف پیچده بر روی ساعدش میچکید... خون قرمز روشن آلوده به ویروس مرگ٬ به بیمارستان بردند. تا شاید چند صباحی بیشتر در دنیایی که خودش هم نمیخواهدش بماند.
دوست داشتم که لینک منو تو وبلاگتون قرار بدین تا علاقه مندان بازدید کنند منو با این عنوان لینک کنید
تعمیرکار حرفه ای کامپیوتر خود باشید
با تشکر مدیر وبلاگ
اولین خبر خوان وبلاگهای فارسی کرمانشاهی - ما را در ادامه راه با لینک به پرشین بلاگرز یاری کنید.
http://persianbloggers.blogspot.com/2009/03/kermanshah-p.html
سلام
خسته نباشید
به منم سر بزنید
خوشجال میشم
عکسهای شراره رخام که خیلی عکسهای توپی هست!!! حتما ببینید
http://www.iranpix.blogfa.com/post-692.aspx
مدل لباس چرم برای خانوم ها که اینم خیلی عکس های باحالی داره
http://www.iranpix.blogfa.com/post-691.aspx
منتظرم
بای بای
سلام دکتر شما میهمان ما هستید، آیا ما هم ...
جناب آقای پاکزاد
با درود
چندی پیش از شما درخواست کردم اطلاعاتی در خصوص موسسه مهرآئینان مهر در اختیار بنده قرار دهید. متاسفانه تاکنون این اطلاعات به دست من نرسیده است.
بنده از سوی گروهی از دوستان خیر ماموریت دارم تا پس از بررسی مراکز و انجمنهایی که در امور خیریه هستند را بررسی و نحوه ارتباط ایشان را مورد ارزیابی قرار دهم.
لذا در صورت امکان راهنمایی بفرمایید.
سلام .
من رأی نمی دهم .
این ، نام مطلب جدید من است . حتما بخوانید .
سلام هم شهری
به ما سربزن
خداحافظ
چطوری همشهری٬ خوب می نویسی خپل.
سلام.خسته نباشید.
از اینکه برای همشهریا زحمت میکشین ممنون.
از اینکه شهر ما باید اینجور بدبختی هایی داشته باشه خواب در چشم ترم میشکند.متاسفم.
کثافت نوری زاد گهت را هم داریم میفرستیم بره
کوتوله سیاسی بی مقدار . می بینم که در سایه با اسم موج سبز کامنت می ذاری . نوشتم که بدانی شناختمت . بزودی همدیگر رو می بینیم
میبینم که بزرگ شدی. آی پی عوض میکنی و...
جناب گنده سیاسی...ای غول ای پر هیبت ای پر جبروت :
گر ما ز سر بریده میترسیدیم در منزل عشاق نمیرقصیدیم.
خدا شفایتان بدهد.
من تو را میشناسم که در جاهایی باموج سبز کامنت می گذاری بس کن گنده بگ کم پایت را در کفش ما بکن از عاقبتش بترس دکتر دارو فروش نکبتی
پاینده باشید ...
سلام من کرمانشاهی نیستم اما از کردهای مقیم مرکزم
مطالبتونو خوندم و جالب بود.ایول ه عزمتون
خواستم بپرسم تو وبلاگتون واژه کرد محلی از اعراب داره؟
آقای دکتر سلام.با حذف کامنتم از نظرات مخاطبین جوابم رو گرفتم.
ولی اگه حتی به احتمال ۱درصد نظرمو ندیده باشین دوباره کامنت میذارم.
آقای دکتر خواستم بپرسم تو وبلاگ شم و با اسم ؛کرمانشاه؛ واژه ؛کرد؛ جایگاهی داره؟
سلام دکی
خیلی مطالبت جالبه
خیلی وقتا بهت سر می زنم
یه سری به مام بزن
جهت اطلاع اونایی که می گن سخته ترک
من 15 سال سیگار کشیدم الان هم 23 سال هم هست که لب به سیگار نزده ام
پس ترک هر مواد مخدری اسان تر از اونی است که فکر می کنید فقط یک اراده می خواهد من سیگار را در ماه رمضان ترک کردم